oham

 

 

دلم می خواهد بروم جایی دور از دنیا

و همه ی زندگی ام را در کنار تخته سنگی بالا بیاورم

و بعد قدم زنان درختی پیدا کنم، زیر سایه اش دراز بکشم و فارق از این سرنوشت اجباری،

به رقص برگ های سبز در پس زمینه ی ابی اسمان خیره شوم

و به جبران همه ی این روزهای نفس گیر با همه ی گنجایش ریه هایم اندکی

نفس بکشم...

 

 

 

نوشته شده در دو شنبه 8 آبان 1391برچسب:,ساعت 16:52 توسط  banooyekhial| |


Power By: LoxBlog.Com