oham
دنیای من پر از دستهایست که خسته نمی شوند از نگه داشتن نقاب ها . . . ! چه رسم جالبیست! محبتت را می گذارند پای احتیاجت! صداقتت را می گذارند پای سادگیت! سکوتت را می گذارند پای نفهمیت! نگرانیت را می گذارند پای تنهاییت! وفاداریت را می گذارند پای بی کسیت! و آنقدر تکرار می کنند که خودت باورت می شود که تنهایی و بی کسی و محتاج ...!!!
گاهی دلم می خواهد خودم را بغل کنم ببرم بخوابانمش! لحاف را بکشم رویش! دست ببرم لای موهایش و نوازشش کنم! حتی برایش لالایی بخوانم، وسط گریه هایش بگویم: غصه نخور خودم جان! درست می شود! درست می شود! اگر هم نشد به جهنم.... تمام میشود! بالاخره تمام می شود....
Power By:
LoxBlog.Com |